نام فیلم : پسرانگی | Boyhood
امتیاز : ۸٫۹
تاریخ انتشار : January ۱۹, ۲۰۱۴
ژانر : درام
محصول : آمریکا
زبان : انگلیسی
کارگردان : Richard Linklater
نویسنده : Richard Linklater
بازیگران : Ethan Hawke | Lorelei Linklater | Patricia Arquette | Ellar Coltrane
فرمت : mkv
کیفیت :HDRip
حجم : ۶۸۵ مگابایت
خلاصه داستان : « بچگی » داستان پسربچه ای به نام میسن ( اِلار کلتران ) است که پدر و مادرش از یکدیگر طلاق گرفته اند و او و خواهرش با مادرشان ( پاتریشیا آرکوئتا ) زندگی می کنند. در این بین پدر خانواده ( اِتان هاوک ) که درگیر زندگی شخصی خودش است، سعی می کند که وظیفه پدری اش را انجام دهد اما رابطه اش با فرزندانش چندان گرم نیست و
زبان اصلی
فاقد صحنه های غیر اخلاقی
دانلود با لینک مستقیم : DOWNLOAD
لینک کمکی هکس آپلود : DOWNLOAD
————————————
دانلود زیر نویس پارسی : بزودی
————————————
نقد و بررسی :
در سال ۲۰۰۱ ریچارد لینکلِیتر که به تازگی یک درام ویدئویی ۸۶ دقیقه ای لحظه به لحظه (Real-Time) به نام «نوار / Tape» را روی پرده برده بود، یک «ایده غیرعملی» را در ذهن داشت که ممکن بود در مقایسه با کار قبلیاش او را به طور نامنظم در طول ۱۲ تا ۱۳ سال آینده درگیر کند، این ایده عبارت بود از «داستان یک رابطه والد و فرزندی که زندگی یک پسربچه را از کلاس اول تا کلاس دوازدهم دنبال میکرد و همزمان با ورود او به دانشگاه به پایان میرسید.» گرچه این ایده موضوعی منحصر به فرد و سختیهای بالقوه زیادی داشت، اما آیا کارگردان میتوانست بازیگرانی پیدا کند که برای مدت طولانی نسبت به ساخت این فیلم متعهد بمانند؟ اگر کودک نقش اول، یک بازیگر بسیار ضعیف از آب در میآمد، چه اتفاقی میافتاد؟ آیا او میتوانست یک خط روایی منسجم را حول یک ایده مبهم شکل دهد؟ قمار لینکلِیتر – که هر سال چند صحنه از آن بازبینی میشد و به قول او کم کم چیزی شبیه به «یک پروژه هنری اردوی تابستانی» شده بود- در واقع یک جواهر بی حرف و حدیث است و به تعبیری شاهکار این کارگردان تا به امروز به شمار میرود.
لینکلِیتر موفق شد با ایتن هاک و پاتریشیا آرکِت به عنوان بازیگران نقش والدین مطلقه قهرمان قصهاش برای مدت طولانی توافق کند و نقش خواهر بزرگتر مِیسون، سامانتا، را به دختر خودش لورلی سپرد؛ یافتن کودکی که باید نقش مِیسون را از ۶ تا ۱۸ سالگی بازی میکرد، کار نسبتاً دشواری بود. لینکلِیتر بالاخره نابازیگری به نام اِلار کولتران را انتخاب کرد که خوشبختانه هر چه مِیسون از شخصیت یک کودک کم حرف و خیالباف دورتر و به مرد مورد نظر کارگردان نزدیکتر میشد، کولتران نیز به عنوان یک استعداد واقعی توانست در نقش پسر هاک مخاطب را متقاعد کند و در پایان فیلم بازیگری با چنین کاریزمای بی تفاوتی که میتوانست سوپراستار بعدی هالیوود باشد، در جایی قرار گرفت که بلندپروازی هایش وجود داشتند.
فیلم که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۳ یا به قول لینکلِیتر از زمان “کولدپلی”[۱] تا “دَفت پانک”[۲] – البته هیچ زیرنویسی در فیلم این را نشان نمیدهد- را پوشش میدهد، با نمایش مِیسون شش ساله، پدر بی خیال و بی مسئولیتش (در این مقطع زمانی)، مِیسون سینیور که بعد از فرار به آلاسکا برای گریز از مسئولیتهایش به تازگی به شهر برگشته است، مادرش اولیویا که سعی میکند وظایف مادری را با بلندپروازیهای پیشرفت و بهتر شدن از طریق بازگشت به دانشگاه جبران کند، شروع میشود. دغدغه های مِیسون و سامانتا همان دغدغه های همیشگی کودکان است: مدرسه، رقابتهای خواهر و برداری، رفاقتها، خلوتگاه های سِرّی، کلکسیونهای مخفی و در این مورد خاص امید مبهم بازگشت دوباره پدر و مادر به زندگی مشترک. در این میان، والدین نیز شادیها و غمها، جاه طلبیها و نگرانیهای خود را دارند- گرچه دوران پسربچگی درونمایه اصلی این اثر است، اما لینکلِیتر (به عنوان نویسنده و کارگردان) به اندازه کودک بودن، حرف برای بزرگ شدن دارد. و زندگی با فراز و نشیبهای بسیار در طول سالیان پیش میرود و ما با دیدن تغییر مدل موها، ضخیم و نازک شدن دورکمرها، روابط، خانهها، شغلها و مدرسه های جدید متوجه این تغییرات میشویم. هیچ اثری از یک خط داستانی متداول در این فیلم به چشم نمیخورد؛ در عوض به قول هاک این فیلم، «تصویربرداری زمان گریز[۳] از یک انسان» است.
و همچنان اتفاقات رخ میدهند. شاید یکی از غیرمترقبه ترین لذتهای فیلم «پسربچگی / Boyhood»برای یک بیننده غربی دوران معاصر این باشد که این فیلم در واقع یک تصویربرداری زمان گریز از دهه گذشته زندگی او نیز است. در این فیلم شاهد مبارزات تبلیغاتی اوباما در دور اول ریاست جمهوریاش، ورود آیپاد و یک بحث جنجالی پدر و پسری درباره آینده احتمالی فیلمهای جنگ ستارگان هستیم. سخت است به یاد بیاوریم که لینکلِیتر این صحنهها را با اطلاع از گذشته ننوشته است، اما در یادآوری این که چنین نکرده است، لذت زیادی نهفته است. وقتی پای جزئیات شخصیتهای فیلمش در میان است، (یک گفتگوی مادر فرزندی مشقت بار اما خنده دار درباره رابطه جنسی؛ طفره رفتن از بحث درباره الکلیسم؛ بچه های جدید در خانواده ای که مدام بزرگتر میشود) لینکلِیتر یک بار دیگر در خلق افراد باورپذیر و دوست داشتنی موفق است. آنها انسانهای کاملی نیستند، اولیویا مدام با مردانی در حشر و نشر است که او را رها میکنند، مِیسون سینیور فقط برای خود وقت میگذارد، اما همگی جذاب هستند و تو دوست داری که با آنها وقت بگذرانی، در شب نشینی های آرام و روشنفکرانه اولیویا تنقلات بخوری و در کنار مِیسون سینیور و هم اتاقی نوازندهاش روی کاناپه لم دهی. این تا حدی مدیون یک متن خوب و در عین حال بازیگران خوب – از هر دو بچه گرفته تا آرکِت و مجموعه خوبی از بازیگران مکمل – که هرچه شخصیتهایشان کاملتر و بالغتر میشود آنها نیز متقاعد کنندهتر میشوند. اگر این فیلم در ماه دسامبر پخش میشد، بخت برنده شدن هاک در بخش نامزدی بهترین بازیگر نقش مکمل خیلی زیاد بود.
اما از همه مهمتر، این شاهکار ریچارد لینکلِیتر است. پسربچگی تقریباً بهترین فیلم او تا به امروز محسوب میشود. این کارگردان تگزاسی برای جادویی و لذت بخش جلوه دادن زندگی و در عین حال توأم کردن آن با کمی غم در دوران ناامیدیها و گذر اجتناب ناپذیر زمان، روش خود را دارد. همچون مجموعه ای از بهترین آثار ریچارد، پژواکهای از فیلمهای مختلف او را اینجا میبینیم؛ مثلاً همچون برخی صحنه های فیلم «مات و مبهوت / Dazed and Confused»، مِیسون نوجوان و رفقایش با بچههایی که از آنها بزرگتر هستند به یک خانه نیم ساخته میروند، آبجوهایشان را یک نفس میخورند، با یک تیغه اره برقی این طرف و آن طرف میروند و درباره تجربیات جنسی من درآوردیشان یاوه سرایی میکنند. چند سال بعد مِیسون و دوست دخترش کل شب را راه میروند و در اطراف تئاتر اوستین حرف میزنند، دو نفری که واقعاً عاشق همدیگر هستند اما مانند فیلم «پیش از طلوع / Before Sunrise» این عشق مملو از کششها و پیچشهای غیرمنتظره است. گرچه این فیلم شبیه «پیش از نیمه شب /Before Midnight» سال گذشته است، ولی لینکلِیتر بالغتر و پخته تر شده است. یکی از مزایای بزرگ این فیلم این است که برای درک آن لازم نیست که حتماً دوران پسربچگی را طی کرده باشید، تجربه کودکی برای آن کافی است؛ همچنین لازم نیست یک پدر یا مادر بوده باشید: کافیست فردی باشید که سعی میکند آن را بفهمد.
حرف آخر: فیلم زیبای لینکلِیتر یک دستاورد فوقالعاده لطیف، سرگرم کننده، معقول و دقیق، پر از گرمی و انسانیت است.